چارسوق لارستان | احمد نبی زاده: احتمالاً برای خیلی از ما پیش آمده و در موقعیتی قرار گرفته ایم که تصمیم به سرمایه گذاری برای ایجاد کسب و کاری در شهر لار داشته ایم، این مسأله را در جمع دوستان یا خانواده مطرح کرده ایم که نظر و هم فکری اطرافیانمان را داشته باشیم و در اکثر مواقع با این پاسخ روبرو شده ایم که: در لار فقط سرمایه گذاری برای غذا و خوراکی جواب میده!!

اما چرا این دیدگاه در اکثریت مردم شهر ما وجود دارد و تا به حال چقدر در مورد این موضوع تأمل کرده ایم که سرمایه گذاری در حوزه های دیگر مثل فرهنگ، هنر، ورزش و تفریح، گردشگری، محیط زیست و... می تواند در توسعه همگن شهر تاثیرگذار باشد؟

اگر بخواهیم از کلی گویی پرهیز کرده و فرض را بر این بگیریم که لزوم توسعه شهری برای همه شهروندان و مسئولین شهری ما احساس شده است، باید بررسی کنیم که ما چقدر در این مسیر قدم های درستی برداشته ایم و کجا نیاز به تجدید نظر یا تمرکز بیشتری داریم.

منطقه لارستان با توجه به دسترسی به کشورهای حوزه خلیج فارس و رفت و آمد تجار و بازرگانان از دیرباز، محل داد و ستد کالا بوده و بازار نقش اصلی در سبک زندگی و نحوه تفکر مردم داشته است. همچنان که می بینیم مفاهیمی مثل بازگشت و افزایش سرمایه، سود زودهنگام، بهره بانکی، خرید و فروش ملک، صادرات کالا و... مدل فکری غالب مردم است.

روشن است که سرمایه گذاری های اشخاص در ایجاد کسب و کار، به سلیقه، علایق و اهداف و بازدهی مالی آنها بر می گردد و تا حدودی سازمان ها یا نهادهای دولتی نمی توانند پیش شرط یا ایجابی برای انتخاب نوع کسب و کار برای افراد داشته باشند، اما مساله از اینجا شروع می شود که یک شهر به نسبت جمعیت و نیازهایی که مردم آن دارند، چقدر در حال توسعه است و این توسعه شهری در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و... تا چه حد هماهنگ با هم پیش می رود.

آنچه در یک نگاه و در فضای شهری لار به طور غالب دیده می شود، افزایش روزافزون مجتمع های تجاری و تبدیل شدن فضاهای مختلف شهر به مغازه و فروشگاه است که البته در راستای رشد اقتصادی شهر بلامانع به نظر می آید، اما لازم است بیندیشیم که این یکنواختی در توسعه تجاری و اقتصادی در درازمدت چه معایب و آسیب هایی دارد، آن وقت شاید نگاه ما به توسعه شهری کمی متفاوت شود!

تجربه شهرهای توسعه یافته نشان داده است که یک جامعه شهری همزمان با توسعه اقتصادی (ایجاد مراکز تجاری و رونق بازار) نیاز به توسعه فرهنگی و اجتماعی (سرمایه گذاری و ایجاد مراکز فرهنگی و آموزشی و...) دارد و چه بسا برای بقای توسعه اقتصادی، توسعه فرهنگی و نحوه تفکر غالب مردم یک شهر در اولویت باشد.

نیاز به توسعه فرهنگی شهر لار به صورت بسیار واضحی در روند مهاجرت جوانان و دانشجویان لاری به شهرهای بزرگتر دیده می شود، به نحوی که اگر قید و بندهای سبک زندگی سنتی و چالش های خانوادگی نباشد، جوان و نوجوان لاری ترجیح می دهد در شهر دیگری شاغل باشد و زندگی کند؛ چرا که امکانات یک شهر با توسعه متوازن، نیازهای بیشتری را از آنها برطرف می کند.

از طرفی در دورانی که دغدغه های اقتصادی برای خانواده های شهرهای کوچک، دیگر مثل گذشته تفاوت فاصله داری با شهرهای بزرگ ندارد و اکثر افراد خانواده یک نوبت یا دو نوبت شاغل هستند، وجود فضاهای متنوع فرهنگی و اجتماعی در شهر برای دوری از روزمرگی و تخلیه فشارهای روانی محیط کار و زندگی بسیار ضروری به نظر می آید.

از آنجایی که در اغلب مواقع رویدادها و فضاهای فرهنگی از سوی نهادهای دولتی ایجاد شده، شاید برای عموم مردم این انتظار پیش آمده باشد که وظیفه ایجاد فرهنگ و فضای فرهنگی با دولت ها و نهادهای دولتی است، در صورتی که فرهنگ غالب یک جامعه از دل روایت ها، باورها، ارزش ها، آداب و رسوم، سبک زندگی و نحوه اندیشیدن انسان های ساکن آن منطقه شکل می گیرد و برای بقا، انتقال به نسل های بعد و حتی تغییر در آن لازم است خود مردمان جامعه هدایت کننده آن باشند.

نیاز به توسعه فرهنگی در شهر لار، مستلزم بررسی از ابعاد مختلف و توجه به نسبت های فرهنگ با سیاست، اقتصاد، مسائل اجتماعی و... دارد که در یادداشت های دیگر به آن خواهیم پرداخت، اما آنچه در قدم اول ضروری می نماید و لازم است حتی به عنوان زنگ خطری برای توسعه شهر لار در نظر گرفته شود، توجه ویژه مردم و مسئولین شهر لار (به خصوص مسئولین بومی که خواه ناخواه بخش بزرگی از خانواده آنها در اینجا زیست می کنند) به توسعه فرهنگی شهر همزمان با توسعه تجاری و اقتصادی شهر است. کافی است به این فکر کنیم که نسل های بعد از ما در مواجهه با این حجم از مجتمع تجاری، فروشگاه و صنوف مشابه در شهر (در دنیایی که می توان تقریبا هر کالایی را به صورت اینترنتی خریداری کرد)، چه دلیلی برای ماندن و زندگی در این جغرافیا دارند؟ جغرافیایی که خالی مانده از فضاهای متنوع فرهنگی، گردشگری، زیست محیطی و...

این یادداشت ادامه دارد...