نوید بازیار ویراستار و منتقد ادبی: کتاب سالاد لبخند، کتاب پردازش موضوع است، کاری که راشد انصاری به خوبی توانسته است آن را انجام دهد.

برخلاف میل و اعتقاد عامه، کار یا رسالت طنز، خنداندن مردم نیست، بلکه فرآوریِ زبانیِ فجایع و معضلات زندگی اجتماعی انسان به شکلی هنرمندانه است. طنز، برخلاف اعتقاد مرسوم، بذله گویی و لودگی نیست؛ هرچند همین نگاه، مورد پسند عوام است و از آن استقبال می کنند.

بیشتر سروده های این کتاب را باید کامل خواند تا از آن لذت برد. 

خدای مهربان در ماه مرداد

پس از عمری دو تا دختر به ما داد

دو تا دختر شبیه دسته گل

به فن دلبری یک روزه استاد

و من در فکر خرج و برج آن دو

اگرچه ظاهرا بودم کمی شاد

از آن ساعت درین فکرم بیابم

دو تا خرپول خفن... با نام داماد!

به خود گفتم خدایا بعد از این من

چه سازم با گرانی؟ داد بی داد

در این لحظه زنم با خنده ای گفت:

مگر ناراحتی ای خانه آباد؟

جوابش را چنین دادم ولش کن

«خودم کردم که لعنت بر خودم باد!» (صفحه 147)

میدان ادبیات طنز از گذشته تا امروز، غالباً پرداختن به موضوعات و معضلات اجتماعی و انتقادکردن از مسببان آنها بوده است. کاری که در ادبیات کهن، عبید زاکانی و حافظ، در دوره مشروطه و پس از آن ایرج میرزا و نسیم شمال آن را به خوبی انجام داده اند و امروز نوبت قریحه آزمایی شاعرانی چون خسرو شاهانی، ناصر فیض، هادی خرسندی و ابوالقاسم حالت و...، همچنین خالو راشد انصاری است.

از عروج قیمت کالاهای اساسی گرفته تا ویران بودن آسفالت خیابان ها و بی اخلاقی و بداخلاقی روسا و غیره، موضوعات همیشگی کار طنزپرداز بوده و راشد انصاری با مهارتش به چنین بیت های به جا و جذابی می رسد:

نیمی از سطح خیابان های بندر چاله است

باقی اش در دست تعمیرات چندین ساله است

عده ای در حال کندن، عده ای پُر می کنند

این یکی دارد کلنگ و آن به دستش ماله است (صفحه 164)

***

مرغکی خوشکل میان بسترش

درد دل می کرد شب با شوهرش

قصه ها می گفت از عشق و جنون

ناله سر می داد از دنیای دون

...

از خوشی های جهان دل کنده اند

کلّهم خواهان تخم بنده اند

تخم من در مملکت چون کیمیاست

بر سر آن تازگی غوغا به پاست

و...

***

آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند؟

یک شب به جای همسرم از من پرستاری کند؟

اول به بانک دولتی، ملی سپه یا ملتی...

وام مرا ضامن شود، عمری سپس زاری کند

ارثی بدون شک نخواهد ماند بعد از من ولی

از شعرهایم لااقل ایشان پرستاری کند (صفحه 208)

کتاب «سالاد لبخند» حاوی سروده های بسیار خوبی است -که بهتر است از زبان خود خالو راشد انصاری شنیده شوند- شما را به خواندن و لذت بردن از آنها دعوت می کنم؛ شعرهایی که همسایه اند و دوست.


* راشد انصاری مشهور به (خالو راشد) شاعر، نویسنده، روزنامه نگار و طنزپرداز متولد سال ۱۳۵۰ در روستای دیده بان از توابع بخش صحرای باغ لارستان و ساکن بندرعباس است. (بیوگرافی کامل نویسنده را از اینجا بخوانید)